اکنون ادامه دارد..قسمت چهل و ششم از فصل اولمهمان: مجتبی شکوری کتاب و سایر انتشاراتپایان ناخرسندی؟ (تاد مک گوان، امیرعلی محمدی، نازنین شهبازی، نشر ققنوس)یا این یا آن (کییِر کگارد، صالح نجفی، نشر مرکز)کتاب قهرمان هزار چهره (جوزف کمبل، شادی خسرو پناه، انتشارات گل آفتاب)تو، آن هستی (جوزف کمبل، مینا غرویان، انتشارات دوستان)شخصیتها (شاعر، نویسنده، بازیگر، کارگردان، خواننده، موسیقدان ….)مجتبی شکوری (لیسانس مهندسی مکانیک از دانشگاه صنعتی شریف و دکترای علوم سیاسی از دانشگاه تهران، زاده ۱۳۶۶ ه.خ)هانری کربن (فیلسوف، ایرانشناس و اسلامشناس فرانسوی، ۱۹۷۸ - ۱۹۰۳ م)فرانسیس بیکن (فیلسوف، سیاستمدار، دانشمند، حقوقدان و نویسنده انگلیسی، ۱۶۲۶ - ۱۶۱۷ م)سورن کییِرکگارد (نویسنده، الهی دان، شاعر و فیلسوف دانمارکی، از وی بهعنوان پدر اگزیستانسیالیسم یاد میشود، ۱۸۵۵ - ۱۸۱۳ م)جوزف کمبل (اسطورهشناس آمریکایی، ۱۹۸۷ - ۱۹۰۴ م)فیلم، سریال، تئاتر ، نمایشنامه و فستیوال…مری و مکس (آدام اِلیوت، ۲۰۰۹)جهان با من برقص (سروش صحت، ۱۳۹۷)صبحانه با زرافهها (سروش صحت، ۱۴۰۲)پادکست رادیو راهدارکساید https://castbox.fm/ch/6773475www.darksidep.comسایرکینتسوگی (اتصال با طلا، هنری ژاپنی است که در آن قطعات شکسته سفال و کوزه را با مادهای شامل پودر طلا به هم چسبانده و تعمیر میکنند، فلسفه کینتسوگی میتواند به عنوان نمایشی از فلسفهٔ ژاپنی وابی-سابی ،عدم کمال، پذیرا شدن کاستی، به حساب آید)زروان (زَروان یا زُروان به معنی زمان و نام یکی از ایزدان آئین مزدیسناست)اشعار و جملات و عباراتاز کران تا به کران، لشکر ظُلم است ولی از اَزَل تا به اَبَد، فرصتِ درویشان است(حافظ)----------هر لحظه که تسلیمم در کارگه تقدیرآرام تر از آهو بی باک ترم از شیر هر لحظه که می کوشم در کار کنم تدبیر رنج از پی رنج آید زنجیر پی زنجیر(مولوی)----------دو چیز طَیرهٔ عقل است، دم فرو بستن به وقت گفتن و گفتن به وقت خاموشی (سعدی)----------قطره را تا که به دریا جایىست پیش صاحبنظران دریایىست ور ز دریا به کنار آید زود شود آن قطره ناچیز که بود قطره دریاست اگر با دریاست ورنه او قطره و دریا دریاست(فخر الدین مزارعی)
--------
1:35:04
--------
1:35:04
قسمت چهل و پنجم، فرامرز پارسی، امیرحسین ماحوزی
اکنون ادامه دارد..قسمت چهل و پنجم از فصل اولمهمان: فرامرز پارسیبا حضور : امیرحسین ماحوزیکتاب و سایر انتشاراتعبور از صحاری ایران (آلفونس گابریل، فرامرز نجد سمیعی)شخصیتها (شاعر، نویسنده، بازیگر، کارگردان، خواننده، موسیقدان ….)فرامرز پارسی (فوق لیسانس معماری و شهرسازی ـ دانشگاه علم و صنعت ایران، معمار، مرمتگر، مدرس دانشگاه، زاده ۱۳۴۲ ه.خ)آلفونس گابریل (جغرافیدان، محقق و سفرنامهنویس اتریشی، ۱۹۷۶ - ۱۸۹۴ م)فیلم، سریال، تئاتر ، نمایشنامه و فستیوال…علت مرگ نامعلوم (علی زرنگار، ۱۴۰۳ ه.خ)سایرامپرسیونیسم (جنبش هنری گروه بزرگی از نگارگران آزاداندیش و نوآور فرانسه بود که در دهههای۱۸۶۰ و ۱۹۰۰ به سرعت در کشورهای غربی دیگر پدید آمد و ظهور کرد و خیلی زود جهانگیر شد. در این شیوه هنرمند تلاش دارد با کمک ضربات پیاپی و شکستهٔ قلممو و به کار بردن لختهرنگهای تجزیه شده و تابناک که ارتعاش تشعشعات نور خورشید را در ذهن تداعی میکند، دریافت و برداشت مستقیم خود را از دیدههای زودگذر بهشکلی رؤیاگونه به تصویر کشد. در روش دریافتگری، اصول مکتبی طراحی دقیق، سایهروشنکاری، ژرفانمایی فنی و ترکیببندی متعادل و معماریگونه رعایت نمیشود.)اشعار و جملات و عباراتآری، آری، زندگی زیباست زندگی آتشگهی دیرینه پابرجاست گر بیفروزیش رقص شعله اش در هر کران پیداست ورنه، خاموش است و خاموشی گناه ماست(سیاوش کسرایی)————کار عالم عبرت است و حسرتست حیرت اندر حیرت اندر حیرتست هر زمان این راه بیپایان تر است خلق هر ساعت درو حیران تر است هیچ دانی راه رو چون دید راه هرکه افزون رفت افزون دید راه(عطار)————غرض نقشی ست کز ما باز ماند که هستی را نمی بینم بقایی مگر صاحبدلی روزی به رحمت کند در حق مسکینان دعایی(سعدی)————در بیانِ این سه، کَم جُنبان لبت از ذَهاب و از ذَهَب، وَز مَذهبت کین سه را خصمست بسیار و عدو در کمینت ایستد چون داند او ور بگویی با یکی دو الوداع کل سر جاوز الاثنین شاع(مولوی)
--------
2:29:29
--------
2:29:29
قسمت چهل و چهارم، حسن معجونی، رشید کاکاوند
اکنون ادامه دارد..قسمت چهل و چهارم از فصل اولمهمان: حسن معجونی با حضور: رشید کاکاوندکتاب و سایر انتشاراتدایی وانیا (آنتون چخوف، هوشنگ پیر نظر، نشر قطره)مرغ دریایی (آنتون چخوف، کامران فانی، نشر قطره)سه خواهر (آنتون چخوف، سعید حمیدیان کامران فانی، نشر قطره)باغ آلبالو (آنتون چخوف، سیمین دانشور، نشر قطره)پیرمرد و دریا(ارنست همینگوی، ترجمه احمد کسایی پور، نشر هرمس)مرد بالشی (مارتین مک دونا، امیر امجد)ستوان آینیشمور (مارتین مک دونا، زهرا جواهری)غرب غم زده ( مارتین مک دونا، بهرنگ رجبی)مامورین اعدام ( مارتین مک دونا، بهرنگ رجبی)شخصیتها (شاعر، نویسنده، بازیگر، کارگردان، خواننده، موسیقدان ….)حسن معجونی (بازیگر و کارگردان تئاتر ایرانی، زاده ۱۳۴۷ ه.خ)محمد طالب آملی (از شاعران بزرگ پارسی و طبری سرا سدهٔ یازدهم قمری است. او در ریاضیات، اخترشناسی، حکمت و عرفان دستی قوی داشته یکی از تواناترین شاعران سبک هندی است، ۱۰۳۶ - ۹۹۴ ه.ق)فیلم، سریال، تئاتر ، نمایشنامه و فستیوال…راننده تاکسی (مارتین اسکورسیزی، ۱۹۷۶ م)موسیقی ( آلبوم، جشنواره ها ، موسیقی فیلم و ... )آینه (فرهاد مهراد، اردلان سرفراز، حسن شماعی زاده، تنظیم منوچهر اسلامی، ۱۳۵۰ ه.خ)اشعار و جملات و عباراتوقتِ ضرورت چو نَمانَد گریز دست بگیرَد سَرِ شَمشیرِ تیز(سعدی)————-۱آن طفل یتیمم که ز بس بیکسم، از باد دریوزه کنم جنبش گهواره خود را۲از ضعف به هر جا که نشستیم، وطن شد وز گریه به هر سو که گذشتیم، چمن شد جان دگرم بخش، که آن جان که تو دادی چندان ز غمت خاک به سر ریخت که تن شد پیراهنی از تار وفا دوخته بودم چون تاب جفای تو نیاورد، کفن شدهر سنگ که بر سینه زدم، نقش تو بگرفتآن هم صنمی بهر پرستیدن من شد عشاق تو هر یک به نوایی ز تو خوشنود گر شد ستمی بر سر کوی تو، به من شد از حسرت لعل تو ز خون مژه طالب چندان یمنی ریخت که گجرات، یمن شد۳در غربت مرگ بیم تنهایی نیستیاران عزیز آن طرف بیشترند۴من کیستم آخر ز کجا میآیم کآشفته چو طره صبا میآیم مانا که به خواب دیده باشم خود را خوش در نظر خود آشنا میآیم۵مرگ جان میدهد از حسرت افسردنِ ما گور لب میمکد از چاشنی مردنِ ماهر نفس میکند از دیده ما جذب سرشکخاک گویی شده افیونی خون خوردن ما۶نارسا بختم وگرنه همتم کوتاه نیستاوج عنقا گیرم از بال مگش باشد مرامن چراغم کشتنم را حاجت شمشیر نیست میتوان افشاند دامان که بس باشد مرا ۷هوشمندی جگر آسایی و جان فرسایی استبر جنون زن که در او چاشنی رسوایی است به عبارات حکیمانه دل از دست مدهزان که چون قول کنی محض دکان آرایی است۸ما حذر از برق چشم زخم نداریم خرمن ما را تمام دانه سپند است تلخ تر از زهر چیست چاشنی صبرتلخ تر از هر دو نوش داروی پند است(طالب آملی)-----------------آهوی کوهی در دشت چگونه دودااو ندارد یار بی یار چگونه بودا(ابوحفص سغدی)
--------
1:52:34
--------
1:52:34
قسمت چهل و سوم، امیر نصری، امیرحسین ماحوزی
اکنون ادامه دارد..قسمت چهل و سوم از فصل اولمهمان: امیر نصریبا حضور: امیرحسین ماحوزیکتاب و سایر انتشاراتحیوان قصه گو (جاناتان گاتشال، عباس مخبر، نشر مرکز)نقاش مرده ها (امیر نصری، نشر چشمه)بوف کور (صادق هدایت، ۱۳۱۵ ه.خ)میان ساعت و بستر (امیر نصری، نشر چشمه)آسیا در برابر غرب (داریوش شایگان) بیچارگان (فیودور داستایفسکی، ۱۸۴۶ م)یادداشتهای زیرزمینی (فیودور داستایفسکی، ۱۸۶۴ م)جنایت و مکافات (فیودور داستایفسکی، ۱۸۶۶ م)ابله (فیودور داستایفسکی، ۱۸۶۹ م)جن زدگان ( یا شیاطین، فیودور داستایفسکی، ۱۸۷۳ م)برادران کارامازوف (فیودور داستایفسکی، ۱۸۷۹ م) آخرین روزهای یک محکوم به اعدام (ویکتور هوگو، ۱۸۲۹ م)پوست در برابر پوست (امیر نصری، نشر چشمه)در آغاز رنج بود (امیر نصری، نشر چشمه)اتاق زجر (امیر نصری، نشر چشمه)تصویر و کلمه (امیر نصری، نشر چشمه)گذر از تاریخ هنر به علم تصویر (امیر نصری، پژوهشکده هنر)حکمت شمایل های مسیحی (امیر نصری، نشر چشمه)شخصیتها (شاعر، نویسنده، بازیگر، کارگردان، خواننده، موسیقدان ….)امير نصري (دكتري فلسفهی هنر، نویسنده و پژوهشگر، دانشيار فلسفهی هنر دانشگاه علامه طباطبايي و استاد مدعو دانشگاه ، زاده ١٣٥٨ ه.خ)اتو واربورگ ( زیستشناس آلمانی برنده جایزه نوبل فیزیولوژی و پزشکی در سال ۱۹۳۱ به خاطر کشف مکانیسم آنزیم، ۱۹۷۰ - ۱۸۸۳ م)محمدرضا شفیعی کدکنی (استاد ممتاز دانشگاه تهران، ادیب، نویسنده، پژوهشگر و شاعر ایرانی، زاده ۱۳۱۸ ه.ش)ابوالحسن شیرازی (سیاستمدار و دیپلمات ایرانی بود که دو بار بهعنوان وزیر امور خارجه خدمت کرد؛ نخست از ۱۸۲۴ تا ۱۸۳۴ میلادی، و بار دیگر از ۱۸۳۸ تا هنگام مرگش در ۱۸۴۵ ، ۱۸۴۵ - ۱۷۷۶ م)فیودور داستایفسکی (نویسنده ی روسی، ۱۸۲۱ - ۱۸۸۱ م)فرانتس کافکا (نویسنده یهودی چکی-اتریشی آلمانیزبان، ۱۹۲۴ - ۱۸۸۳ م)توماس مان (نویسنده آلمانی، برنده نوبل ادبیات در سال ۱۹۲۹، ۱۹۵۵ - ۱۸۷۵ م)ساموئل بکت (نمایشنامهنویس، رماننویس و شاعر اهل ایرلند، ۱۹۸۹ - ۱۹۰۶ م)مارسل پروست (نویسنده و مقالهنویس فرانسوی، ۱۹۲۲ - ۱۸۷۱ م)فیلم، سریال، تئاتر ، نمایشنامه و فستیوال…پرواز برفراز آشیانهٔ فاخته (که در ایران به نام دیوانه از قفس پرید معروف است، میلوش فورمن، ۱۹۷۵ م)آگراندیسمان (میکلآنجلو آنتونیونی، ۱۹۶۶ م)پادکستسایرمونا لیزا (که به لبخند ژوکوند هم معروف است، نام یکی از پرآوازهترین تابلوهای نقاشی لئوناردو داوینچی هنرمند مشهور ایتالیایی است که با رنگ روغن بر روی صفحه چوب سپیدار نقاشی شده است)کیچ (واژهای آلمانی به معنی پر زرق و برق، چشم پرکن، آبکی و پرطمطراق است. این واژه به آثار هنری گفته میشود که در مقیاس انبوه تولید میشوند و تقلید ناموفقی از استانداردهای زیباشناسی فرهنگ نخبه هستند)اشعار و جملات و عباراتدر خَمِ زلف تو آن خالِ سیه دانی چیست؟ نقطهٔ دوده که در حلقه جیم افتادست(حافظ)------------------چشم خود بستم ! که دیگر چشم مست اش ننگرمناگهان دل داد زد؛. دیوانه. من می بینم اششهریار------------------دو سر انگشت بر دو چشم نه هیچ بینی از جهان انصاف ده گر نبینی این جهان معدوم نیست عیب جز ز انگشت نفس شوم نیستمولوی------------------ما از فرط دیدن، گاهی نمیبینیم!------------------ما نمانیم و عکسمان ماندکار دنیا همیشه برعکس است------------------جان پذیران چه بینوا چه به برگهمه در کشتیاند و ساحل مرگ
--------
2:19:21
--------
2:19:21
قسمت چهل و دوم، هوشنگ مرادی کرمانی، رشید کاکاوند
اکنون ادامه دارد..قسمت چهل و دوم از فصل اولمهمان: هوشنگ مرادی کرمانی با حضور: رشید کاکاوندکتاب و سایر انتشاراتقصههای مجید (هوشنگ مرادی کرمانی، انتشارات معین)نشستن واژه در قصه (هوشنگ مرادیکرمانی، حسین نیر، فرهنگستان زبان و ادب فارسی)گوشواره (فیلم نامه، (هوشنگ مرادیکرمانی)نوشته های پراکنده (صادق هدایت)کوچه (احمد شاملو)شوهر آهو خانم(علی محمد افغانی، ۱۳۴۰)بچههای قالیباف خانه (هوشنگ مرادی کرمانی، انتشارات معین)مشت بر پوست (هوشنگ مرادی کرمانی، انتشارات معین)مهمان مامان (هوشنگ مرادی کرمانی، نشر نی)مربای شیرین (هوشنگ مرادی کرمانی، انتشارات معین)نه تر و نه خشک (هوشنگ مرادی کرمانی، انتشارات معین)پلو خورش (هوشنگ مرادی کرمانی، انتشارات معین)کتاب شما که غریبه نیستید (هوشنگ مرادی کرمانی، انتشارات معین)پاریس جشن بیکران (ارنست همینگوی)شخصیتها (شاعر، نویسنده، بازیگر، کارگردان، خواننده، موسیقدان ….)هوشنگ مرادی کرمانی (نویسنده، داستاننویس و فیلمنامه نویس ایرانی، نویسنده مجموعه داستان های قصه های مجید، زاده ۱۲۳ ه.خ)صادق چوبک (نویسندهٔ ایرانی، ۱۳۷۷ - ۱۲۹۵ ه.خ)اسماعیل تاج الدین باخرزی (شاعر فارسیزبان قرن ششم هجری از باخرز نیشابور)خاقانی(شاعر ایرانی، ۵۹۵ - ۵۲۰ ه.ق)فیلم، سریال، تئاتر ، نمایشنامه و فستیوال…قصههای مجید (تهیهکنندگی، کارگردانی و نویسندگی کیومرث پوراحمد بر پایهٔ کتابی به همین نام از هوشنگ مرادی کرمانی، ۱۳۶۹ ه.خ)مهمان مامان (داریوش مهرجویی، ۱۳۸۲ ه.خ)مربای شیرین (مرضیه برومند، ۱۳۸۰ ه.خ)سایرجایزه هانس کریستیان آندرسن (که گاه جایزه نوبل کوچک هم خوانده میشود، جایزهای است بینالمللی که هر دو سال یک بار از طرف دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان به مؤلفان در زمینه ی ادبیات کودک تعلق میگیرد)اشعار و جملات و عباراتامشب به قصه ی دل من گوش می کنی فردا مرا چو قصه فراموش می کنی(هوشنگ ابتهاج)————————تو به من خنديدي و نمي دانستي من به چه دلهره از باغچه همسايه سيب را دزديدم باغبان از پي من تند دويد سيب را دست تو ديد غضب آلود به من كرد نگاه سيب دندان زده از دست تو افتاد به خاك و تو رفتي و هنوز، سالهاست كه در گوش من آرام آرام خش خش گام تو تكرار كنان مي دهد آزارم و من انديشه كنان غرق در اين پندارم كه چرا باغچه كوچك ما سيب نداشت(حمید مصدق)———————ﻟﺐ ﺑﻮم اوﻣﺪی رخ ﺗﺎزه ﻛﺮدی ﻗﺪت را ﺑﺎ ﻗﺪم اﻧﺪازه ﻛﺮدی ﺗﻮ ﻛﻪ ﭘﻮﺷﻴﺪه ای رﺧﺖ ﻋﺮوﺳﻰ مکش سرمه ﻛﻪ داﻏﻢ ﺗﺎزه ﻛﺮدی(شعر محلی)———————ستاره آسمون میشمارم امشوبه بالینم میا بیمارم امشو به بالینم میا ای یار شیرینتموم دشمنا بیدارن امشو—————دو چشمان گلم جفت ستاره دکان سرمه را کرده اجاره اگر یک شب بخواب من بیایه خدا بخشد به من عمر دوباره—————در عشق تو خون خوردن و غم، سود نداشتدر صبر گریختیم هم سود نداشتهر حیله که آدمی تواند کردن من با تو بکردم ای صنم سود نداشت(باخرزی)—————جان گر ز غمت چو ابر بهمن گریدوز رنج به صد هزار شیون گریدکو دشمن من تا به من اندر نگردپس بنشیند به درد و بر من گرید(باخرزی)—————نزدیک من ای راحت جانم که توییتو آمده ایی و من بر آنم که توییآخر بر من سوخته ی ساخته دلچندان بنشین که من بدانم که تویی(باخرزی)—————چاکر چو همه نقش خیال تو نگاشتاین فرغت دردناک را چشم نداشتآسوده بدم با تو فلک نپسندید خوش بود مرا با تو زمانه نگذاشت(باخرزی)—————ترسم که اشک در غمِ ما پردهدر شود وین رازِ سر به مُهر به عالَم سَمَر شود(حافظ)——————در این بازار اگر سودیست، با درویش خرسند است خدایا منعَمم گردان به درویشی و خرسندی(حافظ)—————ای تهیدست رفته در بازار ترسمت پُر نیاوری دستار(سعدی)—————لالهرخا! سمنبرا! سروِ روان کیستی؟ سنگدلا! ستمگرا! آفتِ جانِ کیستی؟ تیرقدی، کمانکِشی، زُهرهرُخی و مهوشی جانْت فدا که بس خوشی، جان و جهانِ کیستی؟ از گُل سرخ رستهای، نرگس دسته بستهای نرخِ شکر شکستهای، پستهدهانِ کیستی؟ ای تو به دلبری سَمَر، شیفتهٔ رُخَت قَمَر بسته به کوه بر کمر، مویمیانِ کیستی؟ دامنهاده میروی، مست ز باده میروی مشتگشاده میروی، سختکمانِ کیستی؟ شهد و شکر، لبانِ تو، جمله جهان، از آنِ تو در عجبم به جانِ تو، تا خود از آنِ کیستی؟——————در مسلخ عشق جز نکو را نکشند لاغر صفتان زشت خو را نکشند گر عاشق صادقی ز کشتن مگریز مردار بود هر آنکه او را نکشند—————مهر تو برون آستان اندازم خاک از ستمت بر آسمان اندازم بشکافم سینه و برون آرم دل تا مهر تو در پیش سگان اندازم
"نسخه کامل، بدون حذفیات و با شرح کامل"
اکنون...» یک برنامه گفت وگومحور و متفاوت است که با اجرای سروش صحت شما را به سفری به عمق تجربیات انسانی و جهان کتاب ها، فیلم ها، موسیقی ها و... می برد. این برنامه با دعوت از مهمانانی برجسته از دنیای هنر، ادبیات، فلسفه، شعر، علم، ورزش و... ، به لحظات تأثیرگذار زندگی می پردازد.
اینجا در "اکنون..." زندگی کمی دیروز، اندکی فردا و خیلی امروز است.
این پادکست برای هواداران این برنامه آپلود می گردد..
اکنون ادامه دارد..
برای حمایت از برنامه لطفا حتما اکنون را در فیلیمو تماشا کنید
https://www.filimo.com/m/149231
t.me/aknoon_talks