Powered by RND
Listen to رواق / Ravaq in the App
Listen to رواق / Ravaq in the App
(7,438)(250,057)
Save favourites
Alarm
Sleep timer

رواق / Ravaq

Podcast رواق / Ravaq
فرزآن
می‌ترسید بی‌آنکه بداند می‌ترسد. غمگین بود بی‌آنکه بداند از چه. می‌خواست برود، بی‌آنکه بداند به کجا. دلتنگ بود، بی‌آنکه بداند برای که. _ پادکست رواق با رویکردی ر...

Available Episodes

5 of 320
  • یک دو جامم دی سحرگه اتفاق افتاده بود ۲۱۲
    «««««🍷می‌بهـا»»»»»غزل نمره ۲۱۲فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلنيک دو جامم دی سحرگه اتفاق افتاده بود و از لب ساقی شرابم در مذاق افتاده بود از سر مستی دگر با شاهد عهد شباب رجعتی می‌خواستم ليکن طلاق افتاده بود در مقامات طريقت هر کجا کرديم سير عافيت را با نظربازی فراق افتاده بود ساقيا جام (پیاپی) دمادم ده که در (اطوار سیر) سير طريق هر که (او عاشق) عاشق‌وش نيامد در نفاق افتاده بود ای معبر مژده‌ای فرما که دوشم آفتاب در شکرخواب صبوحی هم‌وثاق افتاده بود نقش می‌بستم که گيرم گوشه‌ای زان چشم مست طاقت (و) صبر از خم ابروش طاق افتاده بود گر نکردی نصرت دين شاه يحيی از کرم کار ملک و دين ز نظم و اتساق افتاده بود حافظ آن ساعت که اين نظم پريشان می‌نوشت طاير فکرش به دام اشتياق افتاده بودSupport this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donationsAdvertising Inquiries: https://redcircle.com/brandsPrivacy & Opt-Out: https://redcircle.com/privacy
    --------  
    1:11:33
  • دوش می‌آمد و رخساره برافروخته بود ۲۱۱
    «««««🍷می‌بهـا»»»»»غزل نمره ۲۱۱فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلندوش می‌آمد و رخساره برافروخته بودتا کجا باز دل غمزده‌ای سوخته بودرسم عاشق‌کشی و شيوه‌ی شهرآشوبیجامه‌ای بود که بر قامت او دوخته بودجان عشاق سپند رخ خود می‌دانستو آتش چهره بدين کار (از آن روی) برافروخته بودکفر زلفش ره دين می‌زد و آن سنگين‌دلدر پی‌اش (رهش) مشعلی (مشعله) از چهره برافروخته بودگر چه می‌گفت که زارت بکشم می‌ديدمکه نهانش نظری با من دلسوخته بوددل بسی خون به کف آورد ولی ديده بريختالله الله که تلف کرد و که اندوخته بوديار مفروش به دنيا که بسی سود نکردآن که يوسف به زر ناسره بفروخته بودگفت و خوش گفت برو خرقه بسوزان حافظيا رب اين قلب‌شناسی ز که آموخته بودSupport this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donationsAdvertising Inquiries: https://redcircle.com/brandsPrivacy & Opt-Out: https://redcircle.com/privacy
    --------  
    1:08:07
  • دوش در حلقه‌ی ما قصه‌ی گيسوی تو بود ۲۱۰
    «««««🍷می‌بهـا»»»»»غزل نمره ۲۱۰فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلندوش در حلقه‌ی ما قصه‌ی گيسوی تو بودتا دل شب سخن از سلسله‌ی موی تو بوددل که از ناوک مژگان تو در خون می‌گشتباز مشتاق کمانخانه‌ی ابروی تو بودهم عفاالله (ز) صبا کز تو پيامی می‌دادور نه در کس نرسيديم که از کوی تو بودعالم از شور و شر عشق خبر هيچ نداشتفتنه‌انگيز جهان غمزه‌ی جادوی تو بودمن سرگشته هم از اهل سلامت بودمدام راهم شکن طره‌ی هندوی تو بودبگشا بند قبا تا بگشايد دل منکه گشادی که مرا بود ز پهلوی تو بودبه وفای تو که بر تربت حافظ بگذرکز جهان می‌شد و در آرزوی روی تو بودSupport this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donationsAdvertising Inquiries: https://redcircle.com/brandsPrivacy & Opt-Out: https://redcircle.com/privacy
    --------  
    1:02:22
  • قتل این خسـته به شمشیر تو تقدیر نبود ۲۰۹
    «««««🍷می‌بهـا»»»»»غزل نمره ۲۰۹فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلنقتل اين خسته به شمشير تو تقدير نبودور نه هيچ از دل بی‌رحم تو تقصير نبودمن ديوانه چو زلف تو رها می‌کردمهيچ لايق‌ترم از حلقه‌ی زنجير نبوديا رب آينه‌ی حسن چه جوهر داردکه در او آه مرا قوت تاثير نبودسر ز (حیرت) حسرت به در ميکده‌ها برکردمچون شناسای تو در صومعه يک پير نبودنازنين‌تر ز قدت در چمن ناز نرستخوشتر از نقش تو در عالم تصوير نبودتا مگر همچو صبا باز به کوی تو رسمحاصلم دوش بجز ناله شبگير نبودآن کشيدم ز تو ای آتش هجران که چو شمعجز فنای خودم از دست تو تدبير نبودآيتی بود (ز) عذاب انده حافظ بی توکه بر هيچ کسش حاجت تفسير نبودSupport this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donationsAdvertising Inquiries: https://redcircle.com/brandsPrivacy & Opt-Out: https://redcircle.com/privacy
    --------  
    1:07:53
  • خستگان را چو طلب باشد و قوت نبود ۲۰۸
    «««««🍷می‌بهـا»»»»»غزل نمره ۲۰۸فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلنخستگان را چو طلب باشد و قوت نبودگر تو بيداد کنی شرط مروت نبودما جفا از تو نديديم و تو (هرگز نکنی) خود نپسندیآن چه در مذهب ارباب (پیران، اصحاب) طريقت نبودخيره آن ديده که آبش نبرد گريه‌ی عشقتيره آن دل که در او شمع محبت نبوددولت از مرغ همايون طلب و سايه‌ی اوزان که با زاغ و زغن شهپر دولت نبودگر مدد خواستم از پير مغان عيب مکن(گر من از میکده همت طلبم عیب مکن)شيخ ما گفت که در صومعه همت نبودچون طهارت نبود کعبه و بتخانه يکی‌ستنبود خير در آن خانه که عصمت نبودحافظا علم و ادب ورز که در مجلس (خاص) شاههر که را نيست ادب لايق صحبت نبودSupport this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donationsAdvertising Inquiries: https://redcircle.com/brandsPrivacy & Opt-Out: https://redcircle.com/privacy
    --------  
    1:05:31

More Health & Wellness podcasts

About رواق / Ravaq

می‌ترسید بی‌آنکه بداند می‌ترسد. غمگین بود بی‌آنکه بداند از چه. می‌خواست برود، بی‌آنکه بداند به کجا. دلتنگ بود، بی‌آنکه بداند برای که. _ پادکست رواق با رویکردی روانشناختی به اگزیستانسیالیسم می‌پردازه و ساده‌تر از اسمش، ریشه‌ی بسیاری از احساسات عمیق آدمی رو واکاوی می‌کنه، غمها، ترسها، آرزوها. هدف رواق کشفِ فردیِ مخاطبان از ابعادِ زیستِ اصیله و من با تکیه بر آثار اروین یالوم، در این مکاشفه همراه شما هستمТавсифи сонетхои Хофиз
Podcast website

Listen to رواق / Ravaq, ZOE Science & Nutrition and many other podcasts from around the world with the radio.net app

Get the free radio.net app

  • Stations and podcasts to bookmark
  • Stream via Wi-Fi or Bluetooth
  • Supports Carplay & Android Auto
  • Many other app features
Social
v7.2.0 | © 2007-2025 radio.de GmbH
Generated: 1/18/2025 - 8:53:13 PM